نگرشى به آيه تطهير(آخرين قسمت)

پدیدآورکبری خزعلی

نشریهموعود

تاریخ انتشار1388/10/13

منبع مقاله

share 674 بازدید
نگرشى به آيه تطهير(آخرين قسمت)

كبرى خزعلى

اشاره: در قسمت دوم اين مقاله بحث‏به اينجا رسيد كه آيا ساير ائمه معصومين، عليهم‏السلام، نيز مشمول آيه تطهير مى‏شوند يا خير؟
نويسنده در پاسخ اين پرسش ضمن بيان حديث مفصلى از امام صادق، عليه‏السلام، چنين نتيجه‏گيرى كرد كه: تنها پيامبر، على، فاطمه، حسن و حسين، عليهم‏السلام، برحسب تنزيل آيه تطهير مشمول اين آيه هستند; ائمه بعدى تنها برحسب تاويل آيه مزبور مشمول آن مى‏شوند، كه اين تاويل را هم آيه «اولوا الارحام بعضهم اولى ببعض‏» تفسير مى‏كند.
اينك مى‏پردازيم به ادامه اين مقاله:

على عليه‏السلام و شمول آيه‏ تطهير

رواياتى كه تا كنون به آنها اشاره كرده‏ايم، همه حاكى از اين بودند كه امامان پس از امام حسين، عليه‏السلام، تنها بر اساس تاويل آيه تطهير مشمول اين آيه مى‏شوند. اما از روايتى كه از اميرالمؤمنين على، عليه‏السلام، نقل شده چنين به دست مى‏آيد كه اين امامان مشمول تنزيل آيه تطهير نيز مى‏گردند.
شيخ صدوق در كتاب «كمال‏الدين و تمام‏النعمة‏» با سند خود از «سليم بن قيس هلالى‏» نقل كرده كه او گفت: «اميرالمؤمنين، عليه‏السلام، در زمان خلافت عثمان در ميان گروهى از مهاجر و انصار در مسجد پيامبر، صلى‏الله‏عليه‏وآله، گرد آمده بودند. سخنرانى فرمود، در خلال سخنان خود، اشاره به آيه تطهير نمود و چنين فرمود:
ايهاالناس اتعلمون ان‏الله تبارك و تعالى انزل فى كتابه: « انما يريدالله ليذهب عنكم‏الرجس اهل‏البيت و يطهركم تطهيرا» فجمعنى و فاطمة و ابنى حسنا و حسينا و القى علينا كساء و قال: اللهم ان هؤلاء اهل بيتى و لحمتى، يؤلمنى ما يؤلمهم و يحرجنى ما يحرجهم، فاذهب عنهم‏الرجس و طهرهم تطهيرا. فقالت ام سلمة: و انا يا رسول‏الله؟ فقال: انت او انك على خير و انما انزلت فى و فى اخى على و ابنتى فاطمة و ابنى‏الحسن و الحسين، صلوات الله عليهم، و فى تسعة من ولد ابنى‏الحسين خاصة، ليس معنا فيها احد غيرنا.
اى مردم! مگر نمى‏دانيد كه خداوند تبارك و تعالى در كتابش فرمود: «خداوند خواسته است كه هرگونه آلودگى و ناپاكى را از شما خاندان بزدايد و شما را پاك و پيراسته گرداند.» و پيامبر، صلى‏الله‏عليه‏وآله، من، همسر و فرزندانم را زير كساء برد و گفت: اى خدا! اهل‏بيت من جز اينان كسى نيست، پروردگارا اينها نزديكان و خويشاوندان منند، رنج و ناراحتى آنها مرا رنج مى‏دهد و سختى بر آنان مرا در تنگنا مى‏نهد، پس اى خدا آنچه پليدى و ناپاكى است از آنان بزداى و كاملا پاكشان فرما. ام‏سلمه هم مى‏خواست كه مورد شمول اين آيه باشد و در زمره «اهل‏بيت‏» قرار گيرد، اما پيامبر، صلى‏الله‏عليه‏وآله، فرمود: نه، تو عاقبت‏به خير هستى، اما، اين آيه فقط در حق من و برادرم على، دخترم فاطمه و دو فرزندم، حسن و حسين كه درود بى‏پايان پروردگار بر آنان باد، و همچنين درباره نه نفر از فرزندان پسرم حسين، عليه‏السلام، نازل شده است.
سليم بن قيس گويد: سخنان امام كه به پايان رسيد، همه در پاسخ گفتند: صحيح است، ام‏سلمه هم عين اين مطلب را خبر داد و ما تنها به گفته او هم اكتفا نكرديم، بلكه از شخص نبى‏اكرم، صلى‏الله‏عليه‏وآله، سؤال كرديم، فرمود: صحيح است و آنچه ام‏سلمه گفته بود، پيامبر اكرم، صلى‏الله‏عليه‏وآله، با تكرار تاييد كرد. (1)

آيه تطهير و همسران پيامبر

«ام‏سلمه‏» و «عايشه‏» همسران رسول خدا، صلى‏الله‏عليه‏وآله، با اينكه هر دو خواهان مشاركت در فضيلت آيه تطهير و ورود در زمره اهل‏بيت، عليهم‏السلام، بودند، هر دو اعتراف مى‏كنند كه آيه كريمه، نه تنها شامل آنها نمى‏شود، بلكه پيامبر اكرم، صلى‏الله‏عليه‏وآله، مؤدبانه و با متانت تاكيد فرمود: هرگز زنان پيامبر انتظار نداشته باشند كه با ورود در زمره اهل‏بيت، عليهم‏السلام، مفتخر گردند و آيه‏اى كه طرح اساسى، براى سازمان دهى آينده اسلام است، شامل آنها شود; زنان پيامبر بايد بدانند كه تنها افتخار همسرى پيامبر، صلى‏الله‏عليه‏وآله، براى آنها كافى است و در آينده اگر در سرنوشت اسلام دخالت نكرده و آسيبى نرسانند، خوشبختى در انتظار آنها است. چنانكه نبى اكرم، صلى‏الله‏عليه‏وآله، به ام‏سلمه فرمود: « انك على خير»اما با وجود اعتراف و تصريح دو همسر معروف رسول خدا، صلى‏الله‏عليه‏وآله، دو گروه اصرار دارند كه آيه تطهير را، يا منحصر در بانوان رسالت نمايند و يا آنان را در رديف پنج تن آل كساء در آورند.
گروه اول: برخى از روات و افراد صدر اسلام مانند «عكرمه‏»، «مقاتل بن سليمان‏» و «عروة بن زبير».
گروه دوم: جمعى از مفسران عامه و علماى اهل تسنن.
اما در پاسخ اين دو گروه بايد گفت كه، وقوع صدر آيه و ما بعد آن در حق ازواج آن حضرت، موجب نمى‏شود كه مراد از اهل بيت، همسران باشد. زيرا:
1. «التفات‏» يكى از فنون بيان است و باعث توجه بيشتر مى‏شود و در عرف و عادات فصحا، شايع است كه در اثناى كلام، خطاب به غير مى‏كنند و بعد به كلام اول عود مى‏نمايند; و قرآن مجيد، مشحون و در كلام عربى، معروف است. نظير اين آيه كه در ابتدا خطاب به زن فرعون است، اما ناگاه تغيير سياق داده و خطاب به يوسف مى‏شود و در ادامه بار ديگر خطاب به زن فرعون مى‏گردد «... ان كيدكن عظيم، يوسف اعرض عن هذا و استغفرى لذنبك كنت من الخاطئين.» (2)
2. حديث ام سلمه مشعر است‏بر آنكه: اين آيه در خانه من نازل شد و غير حضرت پيامبر، صلى‏الله‏عليه‏وآله، و حضرت على، فاطمه، حسن و حسين، عليهم‏السلام، كسى در آنجا نبود.
3. اگر آيه در حق همسران پيامبر بود بايستى چنين آورده شود: «ليذهب عنكن و يطهركن‏»; چون به صيغه مذكر واقع شده معلوم مى‏شود در حق اهل بيت پيامبر كه آل عبا باشند، نازل شده است (و با وجود آنكه حضرت فاطمه، عليهاالسلام، داخل بوده‏اند صيغه مذكر به جهت تغليب مى‏باشد).
4. صاحب كتاب «عين‏المعالى‏» گويد: ظاهرا آيه اگر چه دال است‏بر آن كه مراد از اهل بيت، همسران باشند، اما اينكه «عايشه‏»، «ام‏سلمه‏»، «ابوسعيد خدرى‏» و «انس بن مالك‏» كه نقل نموده‏اند كه اهل بيت‏حضرت على، فاطمه، حسن و حسين، عليهم‏السلام، مى‏باشند، اين ظهور را رفع مى‏كند. (3)

تدبير در تعيين مصاديق اهل‏بيت

گردآمدگان در خانه ام‏سلمه، با نبى‏اكرم، صلى‏الله‏عليه‏وآله، پنج نفرند كه مجموعه‏اى از يك خاندان سرشار از فضيلت‏اند، يعنى شخص پيامبر، كه خود مبين و مفسر آيات قرآن، از جمله آيه تطهير و تعيين كننده مصداق اهل‏بيت، عليهم‏السلام، است، امام على بن ابى‏طالب، عليه‏السلام، يعنى عموزاده پيامبر اكرم، صلى‏الله‏عليه‏وآله، كه افتخار دامادى وى را هم دارد. فاطمه زهرا، عليهاالسلام، دختر پيامبر و همسر على بن ابى‏طالب، عليه‏السلام، و نوه‏هاى پيامبر يعنى حسن و حسين، عليهماالسلام.
در اين اجتماع پنج نفرى، همه مشمول آيه تطهيرند، تنها يك نفر در كنار اين اجتماع بيگانه است (بيگانه در شمول آيه) ولى ناظر مورد اعتماد، به عنوان شاهد داستان، كه‏حضورش براى شهادت و نقل سرگذشت لازم است، چون گفتار شهادت او در تصديق ديگران بسيار و مؤثر است. شايان ذكر است كه پيامبر، صلى‏الله عليه‏وآله، هنگام نزول آيه افراد متعددى را براى دعوت اهل بيت، عليهم‏السلام، فرستاد، لذا نقلهاى مختلف از عايشه، زينب و واثله و... ممكن است‏به دليل تدبير پيامبر،صلى‏الله‏عليه‏وآله، براى مطلع شدن و شاهد بودن بر ماجرا باشد.

وقت نزول آيه تطهير

نزول آيه شريفه تطهير، هنگام اجتماع هيات پنج نفرى و در يك صبحگاه بوده است. و روايات منتهى به ام‏سلمه و ابو سعيد خدرى، تصريح به اين معنا دارد، چنانكه از آنها به طور وضوح استفاده مى‏شود كه آيه كريمه، در حق پنج تن آل كساء است و ناظر به ديگران نيست و روايات متواتر از ائمه اهل بيت، عليهم‏السلام، نيز روشنگر اين حقيقت است.
پيامبر هم مورد عنايت آيه است
در آيه تطهير - همچنانكه، چهار نفر: على، همسر و فرزندان او مورد توجه هستند - شخص نبى اكرم، صلى‏الله‏عليه‏وآله، هم مورد عنايت است و روايت ابى‏الجارود از حضرت باقر، عليه‏السلام، و ابوسعيد خدرى از نبى اكرم، صلى‏الله‏عليه‏وآله، تصريح به اين معنا مى‏كند.
بحثى از تناسب موقعيت آيه تطهير
آنچه مسلم است اين است كه: علماى شيعه اتفاق نظر دارند بر اين كه آيه تطهير قطعا مستقل و به طور جداگانه در پى حادثه اجتماع اهل كساء نازل شده است; و ارتباطى به همسران پيامبر ندارد بلكه هم از نظر نزول و هم از نظر مصداق و شمول محتوا، اختصاص به پنج تن اهل‏البيت، عليهم‏السلام، دارد.
ولى در مورد اينكه اين آيه چرا دنباله آيه ديگر (متناسب يا غير متناسب) قرار گرفته است؟ نظرات مختلفى ابراز شده است.
برخى گفته‏اند كه جايگاه و قرارگاه آيه تطهير، كاملا بجا و مناسب است و قرار گرفتن اين آيه براى دفع توهم پاك شدن تمام خاندان پيامبر، صلى‏الله‏عليه‏وآله، لازم و ضرورى است و تناسب تام دارد. (4)
بعضى ديگر، اظهار مى‏دارند كه آيه تطهير در جاى خود قرار نگرفته بلكه آيه را براى مشتبه شدن امر در آنجا قرار داده‏اند; و صريحا اعلام مى‏كند كه: اين آيه، جداگانه نازل شده، بعدا جاى آن را تغيير داده‏اند. (5)
از آنجا كه هرگونه جابه‏جايى و تغيير در قرآن به اتفاق فريقين مردود است صرفا به بررسى نظر اول يعنى تناسب جايگاه آيه و شان اهل بيت و ضرورت معرفى آنها مى‏پردازيم.
در مورد امتيازات اهل بيت عصمت و طهارت و برترى آن حضرات معصومين، نه تنها كسى نمى‏تواند حق مطلب را ادا كند، بلكه حتى از فهرست كمالات فضايل و مناقب آن نيز، عاجز و ناتوان است.
اهل بيتى كه بنا به اعتراف مخالفينشان حدود سيصد آيه، (6)
در قرآن كريم در منقبت و فضيلت آنان نازل گشته است كه ما فقط چند نمونه از آيات برجسته قرآن كريم را كه در شان و فضيلت آنان فرود آمده است، مى‏توانيم نام ببريم:
1. آيه ولايت: « انما وليكم‏الله و رسوله والذين آمنواالذين يقيمون الصلوة و يؤتون‏الزكوة و هم راكعون‏» (7)
در شان على، عليه‏السلام، نازل گشته است.
2. آيه تبليغ: «يا ايهاالرسول بلغ انزل اليك من ربك‏» (8)
در شان على، عليه‏السلام، نازل گشته است.
3. آيه اولواالامر: «اطيعوالله و اطيعواالرسول و اولى‏الامر منكم‏» (9)
در شان على، عليه‏السلام، و امامان ديگر نازل شده است.
4. آيه مباهله: «... فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائكم و نسائنا و نسائكم و انفسنا و انفسكم‏» (10)
درباره اهل بيت نازل شده است.
5. آيه مودة: «قل لا اسئلكم عليه اجرا الاالمودة فى‏القربى‏» (11)
6. آيه تطهير: « انما يريدالله ليذهب عنكم‏الرجس اهل‏البيت...» (12)
7. حديث ثقلين: « انى تارك فيكم الثقلين...» كه در شان عترت پيامبر، صلى‏الله‏عليه‏وآله، است.
8. حديث منزلت: «انت منى بمنزلة هارون من موسى الا لا نبى بعدى‏» كه دلالت‏بر جانشينى و امامت‏حضرت على، عليه‏السلام، دارد.
9. حديث‏سفينه و آيات و احاديث معتبر ديگر، در فضايل و مناقب اهل بيت، عليهم‏السلام، كه در كتب تفسيرى و حديثى اهل سنت‏به طور مبسوط و فزون از شمارش آمده است (13)
و ما به همين بسنده مى‏كنيم.

مقايسه آيات مربوط به زنان با آيه‏تطهير

آيه تطهير براى زمينه‏سازى مسؤوليت مهمى كه بر دوش اهل‏بيت گذاشته شده، يعنى مسؤوليت‏خطير زمامدارى جامعه اسلامى، نازل شده است و از اشاره ائمه اطهار، عليهم‏السلام، به آيه شريفه و استناد به آن، در موضوع خلافت، اين معنى، بخوبى آشكار است قهرا و قطعا زنان پيامبر، صلى‏الله‏عليه‏وآله، كه بايستى طبق نص قرآن بيش از ديگر زنان پرده نشينى اختيار كنند از شمول آيه تطهير، بيرون مى‏باشند.
اگر بخواهيم مقايسه‏اى ميان مدلول آيه تطهير و آياتى كه در مورد زنان پيامبر نازل شده، داشته باشيم، نتايج زير به دست مى‏آيد:
«اهل بيت‏» مسؤوليت‏حفظ اسلام، مسؤوليت زمامدارى و رهبرى اسلام و مسلمين را بر عهده دارند.
«زنان پيامبر» در انجام وظايف داخلى و رعايت تكاليف، پاك نگهداشتن خود از كثافات شهوانى، و قذارات روحى، آزاد بودند و اين امر، بستگى به مشيت و اراده خودشان داشت، البته لازم است گوش به فرمان اين اوامر و نواهى باشند، و هرگز از راه مستقيم، منحرف نگردند.
اما «اهل البيت‏» را خداوند، پاك و منزه خواسته، اراده فرموده: كه آلوده نباشند; از هوسهاى دنيوى مبرا باشند; نايت‏حق، آن است كه امراض سهمناك روحى قلبشان را دستخوش مفاسد اخلاقى نكند، روان پاك و پاكيزه آنها دچار تهاجم آلودگيها نگردد. گزندى به سعه صدر و سينه فراخ آنان كه لازمه نگهدارى شؤون رياست و زعامت است، وارد نشود.
از لحن مجموع آيات مربوط به «زنان پيامبر» هرگز رايحه بلندپايگى و متجلى بودن به صورت زنان فوق فضيلت، استشمام نمى‏شود.
اما از لحن آيه «انما يريدالله ...» كاملا اين مزايا و بالاتر از آن هم در حق «اهل‏بيت‏» استشمام مى‏شود. اما انحصار فضيلت و امتياز ويژه، در اين تعداد محدود (پنج تن اهل كساء) از كلمه «انما» كه دليل بر حصر است و تقديم «عنكم‏» بر «اهل‏البيت‏» و فتح كلمه «اهل‏» كه دليل بر اختصاص است، استفاده مى‏شود. به عبارت ديگر در اين آيه خداوند مى‏فرمايد: خدا تنها نسبت‏به شما (نه از زنان) شما «اهل‏البيت‏» شما طبقه خاص، اراده فرمود كه قذارات، امراض و هرگونه آلودگيهاى اخلاقى، روحى، قلبى، اعتقادى و... را بزدايد و شما را يكپارچه پاك و داراى نهادى پاكيزه و روانى ناآلوده فرمايد.
از وقوع اين آيه در بين آن آيات، كاملا استشمام مى‏شود: آن آزادى انتخاب و لحن خنثى كه از لحاظ عنايت‏حق، در حق بانوان حريم رسالت مطرح بود، در مورد «اهل‏البيت‏» نيست، بلكه عنايت‏خاصه را با تاكيد و تصريح در حق «اهل‏البيت‏» بيان مى‏كند.
براى «زنان پيامبر»، هرگونه امكان صدور گناه، عدم اطاعت از رسول، خروج از منزل، دخالتهاى ناروا، در مفاد آيات كاملا چشمگير است.
براى «اهل‏البيت‏» امكان صدور گناه و... و امكان همه انحرافاتى كه در گروه اول آيات مطرح بود در مورد «اهل‏البيت‏» با تاكيد مطرح نيست‏بلكه خداوند به آنها افاضه روح ملكوتى نموده و از هرگونه گناه و خطا، منزه و مبرا فرموده است; و اين، همان معناى عصمت است.
«زنان پيامبر» در انتخاب روش سعادت و شقاوت، به نص آيات مختارند.
اما «اهل‏البيت‏» كسانى هستند كه مراحم پروردگار و فيض روح‏القدس، امواج سروش غيبى را به گوش تنها اهل بيت (پنج تن آل كساء) سروده كه گمان نرود، آنان همچون همسران رسول خدا، در انتخاب مسير، مختار، يله و رها هستند، نه، اين گمان، باطل است; زيرا كه فيض ربانى در اختصاص و انحصار اهل‏البيت، عليهم‏السلام، قرار گرفته است.
بنابراين، مفاد آيه تطهير، مباين مفاد ساير آيات است كه درباره زنان پيامبر، صلى‏الله‏عليه‏وآله، نازل شده; با اين تباين آشكار چگونه مى‏توان خطاب در آيه تطهير را متوجه بانوان رسالت دانست؟! بديهى است كه اين چنين چيزى يعنى توجه خطاب آيه تطهير به بانوان، هرگز امكان عقلى و عملى و قرآنى ندارد.

پى‏نوشتها

1. الهلالى، سليم بن قيس، كتاب سليم بن قيس، ص‏150; البحرانى، السيد هاشم، همان، ص‏265. مرحوم طريحى در توضيح «اهل‏البيت‏» مى‏گويد: مطالب ياد شده در خود آيه تطهير، عصمت پنج تن آل عبا را ثابت مى‏كند و اما اطلاق «اهل‏البيت‏» تا آخرين امام از ائمه دوازده‏گانه از طريق سنت متواتر به دست مى‏آيد. (مجمع‏البحرين، ج‏2، ص‏193 و 194).
2. سوره يوسف (12)، آيه 28 و29.
3. الشاه عبدالعظيمى، حسين بن احمدالحسين، تفسير اثنى عشرى، ج‏10، ص‏445-442.
4. ر. ك: فاضل لنكرانى، محمد، اهل‏البيت‏يا چهره‏هاى درخشان در آيه تطهير.
5. ر. ك: الطباطبايى، سيد محمدحسين، الميزان فى تفسيرالقرآن، ج ، ص .
6. خطيب بغدادى، ابوبكر احمد بن على، تاريخ بغداد، ج‏6، ص‏221; ابن حجر عسقلانى، الصواق‏المحرقه، ص‏76; شبلنجى از ابن عساكر در نورالابصار، ص‏73.
7. سوره مائده (5)، آيه 55.
8. همان، آيه‏67.
9. سوره نساء (4)، آيه‏59.
10. سوره آل‏عمران (3)، آيه 61.
11. سوره شورى (42)، آيه‏23.
12. سوره احزاب (33)، آيه‏33.
13. ر. ك: به تتمة‏المراجعات، نهج‏الصدق، شواهدالتنزيل، غاية‏المرام.

مقالات مشابه

بررسي تطبيقي آيه ولايت در تفاسير فريقين

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهابراهیم کلانتری, محمدرضا عبدالله‌پور

امّت وسط از ديدگاه مفسران فريقين

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهنقی غیاثی, قدرت‌الله نیازی

آیه مباهله و امامت علی علیه السلام

نام نشریهپژوهش‌های ادیانی

نام نویسندهزهرا امرایی, محمدجواد رضایی ره

مفسران اهل سنت و آيه اكمال

نام نشریهبینات

نام نویسندهمریم هرمزی شیخ طبقی

قرآن کریم و مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السلام

نام نشریهعلوم و معارف قرآن و حدیث

نام نویسندهعز‌الدین رضانژاد, حسین منافی